زبانحال سیدالشهدا علیهالسلام در شهادت محمد و عون بن عبدالله
چـگـونه آب نـگـردم کـنار پیـکـرتـان که خیره مانده به چشمم نگاه آخـرتان مــیــان هـلـهــلـه قــاتــلاتــان تــنــهـا نشـسـتهام که بگـریم به جسم پرپرتان خـمـیده آمـدم اینجـا خـمـیـدهتـر شدهام شکـستهام منو شـرمـنـده در برابرتان خـدا کـند که بگـیـرند چـشـم زینب را که تـیغ تیز نبـیـند به روی حـنجـرتان مــیــان قــافــلــه نــیــزهدارهــا فــردا خدا کـند که نخـنـدد کسی به مـادرتان به پیـش ناقـهای او در مـیان شـادیها خدا کـند که نیـفـتـد ز نـیـزهها سرتان |